سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















2sk girls

سلا سلام سلام !

چند سالی میشه که نیومدم اینجا ؟؟؟؟؟؟

راستشو بخاین حوصله وب مب ندشتم وگرنه 3هفتس برگشتیم اونجام فقط مشکل جای حروفو داشتم که ناپیدم اما حالا اومدم

یه خبر خوبم دارم که قراره یه وب جدید و باحال با یکی از دوستام بزنم .

اونجا قول می دم زود به زود می اپم .

راستی کی می دونه اینجا سرعت اینترنت چنده؟؟؟؟

الان دقیقا نیم ساعته دارم یه آهنگه کوفتیو دانلود می کنم اها الان دانلود شد هی!!!!

راستی نه تیزهوشان قبول شدم نه نمونه !!!!!

من خیلی باهوشم نه؟؟؟؟؟؟؟؟

خودم می دونستم که عمرنات پتاسیم من قبول نمی شم اما خوب جلو همه گفتم که نمی دونم 1دونه غلط دارم بعضی جاهام گفتم که

اصلا غلط ندارم که الان گندش درومد.

به خدا همه ی سوالاشو اله بختکی زدم خوب سخت بود دیگه درسته که افلاطونم اما دیگه این آخر سختی بود

راستی واقعا که چقدر نظر گذاشتین دستتون درد نکنه دلم خوشه وب دارم و باش کیف می کنم .

یه چیز دیگه شما همیشه اینجوری سفارش سوغاتی میدین حالا یارو یه تعارف می زنه بایاد جدی بگیرین؟؟؟؟؟

یارو به من می گه میچائل(میشائل) بالاک بیار

هی ................................................دیگه حرف ندارم بزنم در نتیجه سکوت می کنم.

.

.

.

.

.

نه نه نه یه چیزی یادم اومد خداییش جون اصغر افقی شه هرکی دروغ بگه جاستین بیبر خوشگله؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

می دونم همتون جوابتون نه ا اما یه کیو می خوام بیاد به یه یاروئه حالی کنه بابامو در آورده چپ میری راس میره میگه جاستین جاستین

مردشورتو و اون جاستین و ببرن. اه اه

حالا خوشگلیو بی خیال تیپم نداره شبیه قضمیته بیریخت .

هرکی از اون خوشش میاد نباید دیگه اصلا اسم وبمو بیاره دیکه میل خودتونه یا اون یا وب من؟؟؟؟؟

معلومه که من

 

 

 

عروس عادی:با اجازه بزرگترها بله (این اصولا مثل بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه)

عروس لوس: بع..........له!

عروس زیادی مؤدب: با اجازه پدرم، مادرم، برادرم، خواهرم، دایی جون، عمه جون،...، زن عمو کوچیکه، نوه خاله عمه شکوه، اشکان کوچولو، ... ، مرحوم زن آقاجان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ... ، ... (این عروس خانوم آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه به اجازه گرفتن)...!

عروس خارج رفته: با پرمیشن گریت ترهای فمیلی ... اُ یس

عروس خجالتی: اوهوم

عروس قلدر: به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله (اشاره به داماد) آره....

 ( وضعیت داماد کاملا قابل پیش بینی است)

عروس هنرمند: با اجازه تمامی اساتیدم، استاد رخشان بنی اعتماد، استاد مسعود کیمیایی، ...، اساتید برجسته تاتر، استاد رفیعی، ... ، مرحوم نعمت ا.. گرجی ، شیر علی قصاب هنرمند، روح پر فتوه مرحومه مغفوره مرلین مونرو، مرحوم مارلین دیتریش، مرحوم مغفور گری گوری پک و ... آری می پذیرم که به پای این اتللوی خبیث بسوزم چو پروانه بر سر آتش ...

عروس داش مشتی: با اجزه بروبکس مُجلی نیست من که پایه ام ...

عروس فمنیست: یعنی چی؟! چه معنی داره همش ما بگیم بله ... چقدر زن باید تو سری خور باشه چرا همش از ما سؤال می پرسن ! ... یه بار هم از این مجسمه بلاهت (اشاره به داماد) بپرسین ... (اصولا این قوم فمنیست جنبه ندارن که بهشون احترام بذارن و یه چیزی ازشون بپرسن ... فقط باید زد تو سرشون و بهشون گفت همینه که هست می خوای بخواه نمی خوای هم به درک)

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

 

بای بای همه


نوشته شده در یکشنبه 89/6/21ساعت 7:16 عصر توسط kiana نظرات ()

سلام به تو که الان تو وبمیو داری از خوندن مطالب قشنگ و مفید من لذت می بری.

خوبی ؟خوب خدارو شکر.

ماشالا این چند روز که نبودم چه بزرگ شدی ماشالا بزنم به تخته.هزار الله و اکبر.اولش نشناختمت.

خوب احوال پرسیو بیخیل .

امروز می خوام هرچه دل تنگم می خواد بگم!

اول از امتحان تیز هوشان مر حله دوم بگم که افتضاح دادم گند زدم تو خودشو جدو آبادش و نوه نتیجه هاشو فامیلاش و .....

انقدر سخت بود که نگو منم چقدر خر زده بودم فک کنم تموم عمرم واسه کل امتحانا انقدر نخونده بودم.

وسط امتحان گریم گرفته بود همش نگا اینور اونور می کردم کناریمم که خدا بگم چی کارش نکنه من سوال 15 بودم که از این 15 تا فقط نیم تاشو بلد بودم اون واسه خودش تموم کرد یه پاشم گذاشت رو اون یکی پاش نشست واسه خودش تخمه شکستن(با خودش 2کیسه آورده بود)

بعد که تخمه هاش تموم شد شکلاتو کیک خورد که من داشتم سکته می زدم از اون آرومو با ناز خوردنش  .

خلاصه ریاضیو نیمه کاره ول کردم رفتم سراغ فیزیک که خدا پدر مادر طراحشو نیامرزه خیر سرش سوال فیزیک طرح کرده بود نصفش در مورد

شرکت پریتیش پترولیوم (همون که تو خلیج مکزیک گردن خوردش ترکیده).

خلاصه فک کنم از از 30تا سوال 29.5تاش غلطه و نیم تاشم نزدم.ادبیاتم که اصلا نزدم.

خوب اونو بی خیال یه جیزی بگم با هم بخندیم من یه یکی دو هفتس کلاس فشر ده زبان آلمانی می رم که بهتره اسمشو بذارم کلاس فشرده خنده کلا فقط می خندیم اونجا و از اونجایی که می گن به هم نخندین با هم بخندیم واسه شمام می گم .

خلاصه آلمانی ها خیلی با ادبن با کلمات با ادبونه به هم سلام می کنن که می گن هالووووو فک کن تو روز روشن تو چش ترف نگا کنی بش بگی هالووو.واین که هالوو کم بود واسه خدا حافظی می کنن می گن خیلی خیلی خیلی ببخشین ها می گن بوووووووووووووووووق (چس)خوب حرف بدیم نیست یعنی خدافظ .

امروزم تولد دوستم پرناز دعوتم که می خوام یه چندتا انتقام بگیرم یکی از سارا که هی می گه امروز می آم می آپم که نمی آپه فعلا انتقاممو از اون طراحی نکردم .یکی هم از مریم  که خجالت نکشید وب زدو به ملت گفت به من نگفت که می خوام انگشتمو بکنم تو چشش و 958دور بچرخونمو بعد بمالونم به دیوار تا دیگه یادس نره به 1ماه بعد از بقیه خبر بده.

خوب دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه بگم پس بای بای تا بعد

 

چند روز بعد

.

.

.

 بعدا تر نوشت نوشت .. مریم نیومد تولد کنف شدم

بعدا ترتر نوشت..بچه ها من یه ماه نمی آپمآخه می خوایم یه سر بریم آلمان.دلم واستون می تنگه سوغاتی چی می خواین؟؟؟؟

خداحافظ همگی!!!!!

 


نوشته شده در یکشنبه 89/4/27ساعت 1:56 عصر توسط kiana نظرات ()

سلام سلام سلام سلام سلام .....................

چطورین خوبین؟؟؟چاق سلامتین خوانواده خوبن؟؟؟؟آبجی؟؟داداش؟؟؟؟خداروشکر.

چه خبر چی کارا می کنین؟؟؟؟؟؟؟من که الاف و بی کارم .

الان که فکر می کنم می بینم مدرسه برم بهتره فسیل شدم تو خونه حوصله ی کلاس رفتنم ندارم فقط کلاس زبان و ویالن

جرعتم نمی کنم برم بیرون چون.....

رفته بودم قدم زنی با یکی از دوستام داشتیم مردمو مسخره می کردیمو کرکرمی خندیدیم.یهو دیدیم

یکی داد می زنه خانم خانم .ماهم که در این دنیا نبودیم خلاصه همون یارو که یه خانم چادریه بود اومد جلومونو گرفت و گفت با یه لحن وحشت ناک خانم این چه وعضشه مانتو از این بلند تر نداشتی موهاتونو بکنین تو خجالت بکشین شما مملکتو به گند کشیدینو این و از این جفنگا.که یهو دوستم که خیلی ادعاش میشه فک میکنه جکی جانه.صداشو بم کردو گفت ما مملکتو به گندکشیدیم یا شما ؟؟؟؟؟من دوست دارم این جوری بیام بیرون به کسی هم ربطی نداره.منم مرده بودم از ترس.یارو هم که از اون بسیجی ناجورا بود گفت .

ساکت شو دختره ی پرو دستشم گرفت که ببرش باز داشت گاه و همینطور منو.

که چندتا از از ریش سفیدهای خیابون دخالت کردنو خلاصه شانس آوردیم و در رفتیم.

الانم می خوام یه شعر باحال واستون بذارم امیدوارم خوشتون بیاد.

 

خری آمد بسوی مادر خویش    بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری    اگر تو بچه ات را دوست داری

خر مادر بگفتا ای پسر جان       تو را من دوست دارم بهتر از جان

ز بین این همه خرهای خوشگل    یکی را کن نشان چون نیست مشکل

خرک از شادمانی جفتکی زد    کمی عرعر نمود و پشتکی زد

بگفت مادر به قربان نگاهت      به قربان دو چشمان سیاهت

خر همسایه را عاشق شدم من     به زیبایی نباشد مثل او زن

بگفت مادر،برو پالان به تن کن       برو اکنون بزرگان را خبر کن

به آداب و رسومات زمانه     شدند داخل به رسم عاقلانه

دو تا پالان خریدند پای عقدش     یک افسار طلا با پول نقدش

خریداری نمودند یک طویله     همانطوری که رسم است در قبیله

خر عاقد کتاب خود گشایید   وصال عقد ایشان را نمایید

دوشیزه خر خانم آیا رضایی؟   به عقد این خر خوش تیپ درآیی؟

یکی از حاضرین گفتا به خنده   عروس خانم به گل چیدن برفته

برای بار سوم خر بپرسید    که خر خانم سرش یکباره جنبید

خران عرعرکنان شادی نمودند   به یونجه کام خود شیرین نمودند

به امید خوشی و شادمانی   برای این دو خر در زندگانی

 

نظر یادتون نره .

بای بای.


نوشته شده در چهارشنبه 89/4/9ساعت 2:11 عصر توسط kiana نظرات ()

سلام!

بازم خودمم کینی .

بهاربیست                   www.zibasazi.bahar-20.com

حوصلم سررفته بودگفتم بیام باپم ازبی کاری.

جمعه ها واقعا خسته کنندس مگه نه؟؟؟؟ازاول صبحش حال گیریه تا فردا صبحش.

مخصوصا الان که من خودمم حالم گرفتس چون 19.94شدم

اون معلم تاریخمون که سری قبل زکرشرش بود بهم 19.75داده نامرد.

خدایی حالموگرفت حالااینو ولش کن عربی هم بهم کم داد پرو بچه گیرآورده معلم عربیمون ازسال اول که معلممون بود به من یکی یه بارم 20نداده.نمی دونم پدرشوکشتم یا کشتیاشو دزدیدم.شایدم بااسمم مشکل داره.

فک کنم گزینه ی آخر درست تر باشه یادمه سال اول که بودم روز اولی که باهاش کلاس داشتم به جای کیانا به من گفت کبرا تروخدا کجای اسم من شبیه کبراست؟؟؟؟بزار از اول تعریف کنم .....

اولای مهربود منم عین بچه های معدبو ساکت نشسته بودم رو صندلی یهو دیدم یه خانمه که مقنعشو تا پایین پاهاش کشیده پایین و موهاش از2طرف اومده بیرون اومدتو.خلاصه 10دقیقه بعد اومد حاضرغایب کنه که رسیدبه اسم من گفت کبرا دیدیم هیچ دستی بالانرفت 2باره گفت کبرا آخرش فامیلیه منو همراه باکبرا گفت که دیدم منو می گه خدایی ضدحال ازاین بیشتر ؟؟؟؟؟

یه بارم پارسال ترم اول واسه این که شلوغ کردم بهم منفی داد که هم واسه ترم اول هم واسه ترم دوم جمعش کرد و  19.50شدم .

خوب بی خیل .خداروشکر سال دیگه معلمم نیستولی سارا رو خیلی دوست داره .کلا این بچه درمقابل معلما مهره ی مارداره.

بجزیه 2-3تاازمعلمامون همه واسش می میرن .خوب چراکه نه عاقبت خرخونیه  دیگه ولی به نظر من نه خرخون خوبه نه درس نخون

متعادل خوبه یه چیزی مثل من .

آدم خرخون این شکلیه(سارا و ساحل)

یه کی مثل من این شکلیه

نیت کنید و اشاره فرمایید

درس نخونم (ازنوع گوج )که اگه بذارم وحشت می کنین اما حالا که اصرارمی کنین باشه اما باسانسور که می شه این

.

.

.                                                بهاربیست                   www.bahar22.com

.

.

یه چیزی  ته دلم مونده که اگه نگم الان می ترکم اماخیلی بی ربطه(به قول سارا همون بی ربط نوشته) 

نمی دونم چرا ازاین عکسه خیلی خوشم می آد اگه یه پسر این شکلی می شناسین به من معرفیش کنین.

بهاربیست                   www.zibasazi.bahar-20.com

دیگه وقتمون تموم شده به آخره پستمون رسیدیم

حالا همه دستا روبه آسمون باهم دعا می کنیم....

1.خدایا جمعه هارو از تقویم حذف کن.آمین

2.هرکی نظرنمی ده رو لال کن.آمین

3.خدا همه خرخونا که 20شدن(به جزساراو ساحل)روکورکن که دیگه نتونن درس بخونن.آمین

4.خدایا یه خرده از عقل زیادی من به بی عقلا بده.آمین

5.خدایا همه ی دعاهای بنده را مستجاب (یا مستجا یا یه چیز تو همین مایه ها)بفرما.آمین.

آمین یارب الالمین.

بای بای.

 


نوشته شده در جمعه 89/3/28ساعت 5:32 عصر توسط kiana نظرات ()

سلام!!!!

خوبین؟؟؟منم خوبم.

من کیاناجونم .شما؟؟؟

خوشبختم.

این اولین پستمه تو این وب که امیدوارم وب خوبی بشه .

ببخشیدمن یه خورده ضایع بازی در می آرم آخه با پارسی بلاگ آشنایی ندارم ازبچگی با بلاگفا بزرگ شدم .

حتی نمی دونم چطوری شکلکا رو می ذارن.آخه هرچی می زنم نمی آد.

بلاخره تونستم.

می گن خواستن توانستن است کپی پیستش کردم .حالا هرکی را بهترشو می دونه به منم بگه.

واقعا کار با پارسی بلاگ سخته.مگه نه؟؟؟

مثلا من 2 ساعت طول کشید یه عکسو طراحی کردم واسه پروفایل که نمی خونه.

آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

راستی خواستم یه چیزی بگم هرکی بیاد تو این وب باید نظربذاره وگرنه خدا وبلاگشو بی نظرکنه.

ویه چیز دیگه من همین جوری گفتم که مدیر وبلاگم ها وگرنه من کی باشم که مدیرباشم.(البته هستم )

خوب این پست هچل هفتو همین جوری الکی گذاشتم که این جا خالی نباشه .

آخه سارا و ساحل که زحمت نمی دن به خودشون که باپن (البته من هنوز بهشون پسوردشونو ندادم)

راستی همه یه کف مرتب واسه ما بزنین آفرین محکم تر آخه ما همین پریروز سیکل گرفتیم .

و از این مدرسه ی گندول خلاص شدیم کسایی که به وب سارا سر می زنن می دونن چه مدرسه ی نورانی ایه.

یه ناظم داشتیم ماه خوشگل نورانی به نام نورایی.یه معلم تاریخ جغرافیا که ولش کن بهتره چیزی نگم به جای 100نفر جمعیت می گفت 100تومن جمعیتو......

ویه چیز دیگه از همین اول خدمتتو ن عرض کنم که من املام ضعیفه دیگه اگه از این به بعد غلط املایی دیدین ببخشین.

خوب من دیگه خوابم می آد از وقت خوابم گذشته والان مامانم با لنگه کفش میاد سراغم پس مارفتیم .

بای بای

 

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 89/3/25ساعت 11:24 عصر توسط kiana نظرات ()



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت


جدیدترین کدهای جاوا

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس